۱۳۸۹ آذر ۲۰, شنبه

راه بی بازگشت

کاش انسان در کشف خود و رسیدن به حقیقت وجودیش گاهی با موانعی برخورد کند.من از همان روزگار نوجوانی و بعد هم جوانی با  این  احساس  عجیب خود در گیر بودم. میل و کششی به برخی مردها احساس می کردم که هیچوقت جدی نمی گرفتم. به علت زندگی کردن در جوی که هیچ کس نمی توانست وارد مسائل ممنوع س ک س ی شود همیشه ذهنم پر بود از چرا ها. اما با ورود به دانشگاهی در تهران همه محدودیتها پایان یافت.گرچه که از اول انسانی بی بند و بار نبودم اما  این جریان چیزی جز این نیست. وگرنه من هم در ابتدا شاید ایده آل هایی داشتم که روز به روز به پوچی آنان پی بردم و خودم را رها کردم. چه ذوق و شوقی بود آن روزگاری که وب سایت ایران گ ی را پیدا کردم و درون آن برای خودم پروفایلی ایجاد کردم.ما بقی ماجرا هم که شامل آشنایی با افرادی بود که هر کدام به نوعی آلوده این جریان بودند.اما واقعیت این ماجرا این بود که عمر وزمانی که من در این راه گذاشتم جز چند تجربه  خوب و جالب مابقی راهی بود که مرا به جایی رساند که اکنون زندگی برایم سخت شده است.از طرفی همچنان آن اشتیاق و کشش را دارم و از طرفی ازدواج راهی بی بازگشت است در زندگی من که با بدبخت شدن خودم و همسرم هر دو درگیر چیزی هستیم که نمی دانم نامش را چه بگذارم.؟ اکنون که ازدواج کرده ام که تایید خانواده ام را داشته باشم. اکنون اشتیاق زندگی از من رو برگردانده. و هر بار نزدیکی مانند مرگی است دوباره.من قربانی شده ام. باورتان میشود یا نه؟ همسرم هم همینطور. ما بی گناه بودیم. من از ترس نگاه دیگران تن به چیزی دادم که مرگ تدریجی ام را رغم زده.گرچه آنروی سکه هم هیچ چیز جز کثیف بازی نبود. من سالها صبر کردم اما دری باز نمیشد. همه در هم میلولند. از این به آن از آن به این.  

۲ نظر:

gharibe89 گفت...

اولش نمیخواستم کامنت بذارم .. گفتم بذار یکم حالتو بگیریم بعد :")
اما وقتی به آخرش رسیدم دهنم باز موند .. ازدواج ؟ ! !
راستش نمی دونم چی باید بگم .. می دونم سرنوشت خیلی از هم احساسی ها شاید به اینجا بکشه .. اما .. اما هیچوقت نتونستم این ماجرا رو هضم کنم ..
فک کن ، یک طرف ماجرا با تمام احساسش وارد این رابطه میشه ولی طرف دوم برای فرار یا به اجبار یا به هزار و یک دلیل دیگه ای مجبور به ورود به این وادی میشه ..
واقعن نمی دونم چی باید بگم (خوبه نمی دونستم چی باید بگم یه ربع فک زدم :)) )

جوجه اردک گفت...

چقدر تلخ!!!!!! :(